اندیشه‌ورزی

مباحث تخصصی و مورد علاقه: فلسفه غرب، دین

اندیشه‌ورزی

مباحث تخصصی و مورد علاقه: فلسفه غرب، دین

عزت و شرافت انسان از نگاه امام علی (ع)

يكشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۴۴ ب.ظ

وَ أَکْرِمْ نَفْسَکَ عَنْ کُلِّ دَنِیَّةٍ وَ إِنْ سَاقَتْکَ إِلَى الرَّغَائِبِ فَإِنَّکَ لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِکَ عِوَضاً وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً وَ مَا خَیْرُ خَیْرٍ لَا یُنَالُ إِلَّا بِشَرٍّ وَ یُسْرٍ لَا یُنَالُ إِلَّا بِعُسْرٍ.

نفس خود را از هر پستى گرامى دار، هرچند تو را بدانچه خواهانى رساند، چه آنچه را از خود بر سر این کار مى‌‏نهى، هرگز به تو بر نگرداند. بنده دیگرى مباش حالى که خدایت آزاد آفریده، و در آن نیکى که جز به بدى به دست نیاید و آن توانگرى که جز با سختى و خوارى بدان نرسند، کسى چه خوبى دیده؟

[نهج البلاغه، نامه 31، ترجمه سیدجعفر شهیدی، ص 304.]

عبارت بالا، قسمتی از نامه معروف امیرالمؤمنین (ع) به فرزند خویش [امام حسن(ع)] است که هنگام بازگشت از صفین، زمانی که ظاهراً 60 سالگی را پشت سر گذاشته، به رشته تحریر درآمده است. نامه، از آغاز تا انجام، حکمت و زیبایی است چندانکه خواننده با خواندن یکی دوبارش سیر نمی‌شود.

در فقرات فوق، یکی از مهمترین اصول زندگی آن بزرگمرد را مشاهده می‌کنیم: »عزت و شرافت نفس«.

هرچند انسان، در پی دستیابی به اهدافی نیک باشد، اما این امر به هیچ عنوان نمی‌تواند دستاویزی باشد برای ارتکاب کارهای پست حتی به نحو موقت و به عنوان وسیله دستیابی بدان اهداف. به عبارت دیگر، «هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند».

این عبارات به علاوه آنچه روایات متواتر تاریخی از سیره زندگی آن امام برای ما بیان می کنند به صراحت دال بر بطلان نگاه امثال ماکیاولی در زندگی است و چون این نامه، در زمان زمامداری آن حضرت نوشته‌شده، پس باز صراحت دارد که حتی حاکم و دولتمرد نیز نباید اصول و ارزشهای انسانی-اخلاقی را به مسلخ سیاست برد. بسی مایه شگفتی است آنجا که می‌گوید، خوبی‌ای که از راه بدی به دست آید چه فایده‌ای دارد؟

بنده کسی مباش، آزاد بزی، و گرد پستیها مرو، هرچند از آن راه به خواسته‌هایت برسی، چرا که آنچه را که از خود مایه می‌گذاری، معادلش را پس نخواهی گرفت.

در روایتی دیگر از آن امام نقل شده است که ساعة ذل لاتفی بعز الدهر (شرح فارسی غرر و درر آمدی، تصحیح محدث، دانشگاه تهران، ج 4، ص 133) یعنی اگرلحظه‌ای خوار شوی که در برابرش عزت روزگار بیابی، فایده‌ای ندارد. و این غوغایی دگر است.

شاید برخی گمان کنند که چنین نگاهی به عزت نفس، در فرهنگ عرب آن زمان بوده است و چنین تأکیدی مربوط به دینداری نیست. در بررسی این امر می‌توان گفت که اولاً در همین سخنان بالا استناد حضرت به آفرینش آزاد انسان توسط خداست، (یعنی خدایی که علی از طریق دینش او را شناخته چنین خدایی است: آفریننده انسان آزاد) یعنی عزت انسان امری خدادادی است که نباید آن را لکه‌دار کرد؛ و ثانیاً در سخن دیگری که از ایشان نقل شده است، صراحتاً خواری در برابر اهل دنیا، با بی‌تقوایی قرین شده است [من تذلل لابناء الدنیا تعری من لباس التقوی (شرح فارسی غرر و درر ...، ج 5، ص 386)]. بنابراین، دینداری، با عزت و شرافت انسان عجین است و شخص ذلیل، بی‌بهره از دین و تقوا.

چه بسا چنین نگاهی برای برخی، آرمانی بنماید اما آنکه اینها را به فرزندش سفارش کرده، تاریخ گویای این است که زندگی اش چنین سپری شده است و آنچه ارزش نامه 31 را دوچندان می کند همین است که اینها نه اخلاقیات آرمانی بلکه سیره زندگی ابرمردی بوده است که روزگار خویش را با همین ارزشها، خردمندانه و دیندارانه، سپری کرده است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی