- ۰ نظر
- ۱۴ دی ۰۲ ، ۲۱:۴۷
ترجمه فارسی کتاب خیال و اگزیستانس: بازآوری اخلاق کانتی توسط هایدگر، نوشته فرنک شَلَو، توسط نشر نگاه معاصر منتشر شد.
دکتر صادق زیباکلام در یکی از نوشتههایش نگاه غزالی به دین را میستاید که تأکید آن بر دل و اطاعت و تسلیم و ایمان و تعبد است. مثلاً همین که پیامبر (ص) فرموده روزه بگیرید کافی است که روزه بگیریم و به تعقل و استدلال نیازی نیست.
در بررسی این مطلب، نخست به داستان ذیل توجه کنید:
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث ارائه شده در جلسه 14 اسفند 1400، گروه معرفتشناسی مجمع عالی حکمت اسلامی
هایدگر میگوید: «هر کس قوه خیال را از بافت درخور توجه مسأله نقد [عقل محض] کنار نهد (همچنانکه خود کانت، بدین کار تمایل داشت)، کانت را از شکافی که هر فلسفه نابی همواره باید بر لبههای آن حرکت کند، دور کرده است.»
در میان نامداران قرن بیستم هایدگر از معدود کسانی است که با بزنگاههای فلسفی آشناست و بیواهمه بر آنها انگشت مینهد و در آنها غور میکند. جسارت وی در پرداختن به پرسش هستی نمونهی بارز این امر است. چنانکه از سخن منقول وی پیداست، در موضوع ما یعنی خیال نیز وی به خوبی به اهمیت آن واقف است و همین وقوف به وی جسارت میبخشد که به فیلسوفی مثل کانت تعریض بزند که با ویراست دوم نقد اول، گویا از فلسفهی ناب فاصله گرفته است. براستی وجه اهمیت خیال چیست؟
آمارتیا سن اقتصاددانی است که در 1998 جایزهی نوبل اقتصاد را برای کمک به اقتصاد رفاه و نظریهی انتخاب اجتماعی و توجه به مسائل فقیرترین اعضای جامعه دریافت کرد. شهرت سن بیشتر برای کارش دربارهی علل قحطی است، که به توسعهی راهحلهای عملی برای پیشگیری یا محدود کردن آثار کمبودهای واقعی غذا منجر شد.
مقولات [categories]
واژه یونانی kategorein،به معنای «نسبت دادن به»، «گفتن از» یا «حکم کردن» بود، و ارسطو آن را برای توصیف روشهایی که در آنها میتوان از موجود[1]سخن گفت، اقتباس کرد.[2]
امروزه منطق سنتی ارسطویی، «منطق صوری» نامیده میشود، اما نه این عنوان و نه حتی عنوان «منطق،» از ارسطو نیست. اصطلاح «ارگانون» [= ابزار] برای مجموعه نوشتههای منطقی ارسطو نیز از آنِ خود ارسطو نیست، البته واژهای یونانی است؛ که به دانشمندان بیزانسی قرن ششم میلادی باز میگردد.[3]
پدیدارشناسی روح هگل، درسگفتار مارتین هایدگر در نیمسال زمستانی 31-1930 در دانشگاه فرایبورگ است. این درسگفتار با چشمپوشی از مقدمه و پیشگفتار، بخشهای «ا. آگاهی» و «ب. خودآگاهی» پدیدارشناسی روح را شرح میدهد.